ظریفی مفلس شده بود.
از او پرسیدند که تورا هیچ مانده است؟
گفت:<<من خود بهغایت مفلسم، اما زوج مرا فی الجمله چیزی مانده.>>
گفتند :<<چه مقدار؟>>
گفت:<<ده هزار دینار زر و پنج خروار ابریشم حق کابین او که بر ذمه من است.>>